شاید نشود به گذشته برگشت و یک آغاز زیبا ساخت ولی می شود آغاز کرد و پایانی زیبا ساخت.

شنبه 17 دی 1390
ن : zfbkt

 

چه خبر از دل تو ؟   

نفسش مثل نفسهای کوچک دل من می گیرد ؟   

یا به یک خنده ی چشمان پر از ناز کسی میمیرد ؟   

چه خبر از دل تو ؟    

دل مغرور تو هم مثل دل عاشق من می گیرد ؟   

مثل رؤیای رسیدن به خدا ..... همه شب تا به افق   

دل من نیز آزادگی قلب تو .... پر می گیرد ؟  

چه خبر از دل تو ؟  

آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم، دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای خوشبختی خودت دعا کنی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان من عاشقشم....نه.... و آدرس zf.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.